واقعیت اینه که به هر حال درخواست قرض کاری نیست که آدم دوست داشته باشه زیاد تو زندگیش انجام بده. توی همون زمانی که این تجربه شیرین برام رقم خورد، یه وام به سختی از بانک گرفتم و یه وام از صندوق خانوادگی و یه قرض از دوست قدیمیام. وام صندوق خانوادگی هم با یه تلفن به حسابم واریز شد و اون هم تجربه خوبی بود. در کل اینکه آدم بتونه وقتی پول لازم داره بدون اینکه اذیت بشه، به نتیجه برسه خیلی خوبه.
یه شب که داشتم میرفتم خونه، توی مسیر به وامهایی که داشتم و پولی که واسه عوض کردن ماشین دنبالش هستم و حساب بانکیام که در وضعیت underflow هست 🙂 فکر میکردم. فکرم مشغول این بود که چی کار باید بکنم. توی ذهنم به قرض الحسنه، ضریب اعتماد بین مردم، فامیل و دوست، نقدینگی عظیم و راکد در حسابهای بانکی مردم، سود بانکی، وامهای بانکی و ربا فکر میکردم.
همینطور با خودم فکر میکردم که مطمئنم خیلیها پول بیکار دارن و خوابوندن توی حسابهای بانکی.
سودی که بانکها به سپردهها میدن و سودی که روی وامها میگیرن ظاهرا از نظر صاحبنظرها ربای قطعی هست و ربا -فارغ از اثرهایی که مذهبیها در موردش میگن- به صورت علمی یه اثر ویرانگر روی اقتصاد داره که توی بلندمدت خودش رو نشون میده. بماند که خودم هم وقتی مجبور میشم و از بانکها وام میگیرم، عوض سودی که پرداخت میکنم بابت وام، درآمدهام رو توی اون مدت توی حسابی میذارم که بهش سود تعلق میگیره و پیش خودم میگم این به اون در 😐 ولی واقعیت اینه که این رفتار یعنی من هم این رویه رو پذیرفتم و بهش تن دادم.
پولهای ما بدون کار اقتصادیای، سالی x درصد بهش سود میخوره و در عوض سالی x+n درصد تورم تجربه میکنیم. با این حال باز هم پولها رو از بانک بیرون نمیآریم و به جریان نمیاندازیم. چون اعتماد و آسودگی خاطر نیست. قرضهایی گرفته شدن و پس داده نشدن. پولهایی توی تولید سرمایهگذاری شدن اما به هر دلیلی سوخت شدن یا بازده نداشتن. و تجربههای مشابه بسیاری که برای همه اتفاق افتاده.
اتفاقا چند شب قبل خونه یکی از اساتیدم -که از پژوهشگرهای برجسته حوزه هستند- بودم و صحبت سر این بود که فرمول اسلام در مورد سرمایه اینه که هرکسی سرمایهاش رو درگیر کار باید بکنه. اگر خودش نمیتونه باید بده به کسانی که بهشون اعتماد داره و اگر کسی را هم نداره حکومت باید ساز و کاری برای به جریان انداختن این پولها داشته باشه و اگر هم نخواد به حکومت بده باید پولش رو قرض بده. اما چیزی که به کل قابل قبول نیست، بیکار نگهداشتن و تلنبار کردن پوله.
اتفاقا از آدمهای اهل کسب و کار هم این جمله معروف رو شنیدم که پول مثل آبه، اگه یه جا راکد بمونه میگنده.
درگیر این فکرها بودم که برام سوال پیش اومد که آیا توی ایران استارتاپی روی موضوع قرضالحسنه با محوریت شاخص اعتماد اجتماعی افراد، نوآوری کرده یا نه؟ همونجا سریع سرچی کردم و به نتیجهای نرسیدم. مطمئن بودم که خارج از ایران چنین کارهایی حتما انجام شده. چون خیلی وقت پیش توی یکی از پادکستهای جادی شنیدم استارتاپی توی اروپا ایدهاش اینه که آدمها در دنیای امروز حق دارن که یک درآمد پایه داشته باشن و این استارتاپ جذب سرمایه کرده و داره به گروهی از مشتریانش ماهانه یه مبلغی پرداخت میکنه! جالبه نه؟ وقتی چنین استارتاپی با چنین ایدهای توی حوزه علوم انسانی تونسته جذب سرمایه کنه حتما توی استارتاپهای fintech برای موضوع قرض و وام استارتاپهای خلاق زیادی وجود داره.
عبارت Lending startups based on social trust and score رو گوگل کردم و نتایج جالبی دیدم اما چیزی که در ذهن خودم بود رو پیدا نکردم و بیشتر هم نگشتم البته.
توی ذهن من این بود که رابطهای که با محوریت اعتماد بین آدمها برقرار هست رو در یک شبکه بیاریم و حالا این شبکه روال قرض دادن و قرض گرفتن رو بین این آدمها تسهیل و تقویت کنه. بدون نیاز به نظارت یه نهاد بالاسری مثل دولت و بدون نیاز به هیچگونه پشتیبانی و تزریق سرمایه توسط جایی مثل بانک. چطور؟
ایده اینه
- من به عنوان کاربر وارد اپلیکیشن میشم و از لیست مخاطبینم کسانی رو که بهشون اعتماد دارم انتخاب میکنم. مثلا من برادر و خواهر و تعدادی از دوستان و اعضای فامیل رو انتخاب میکنم. هیچ کدوم از کسانی که روشون ثبت اعتماد کردم خودشون متوجه نمیشن که توسط من مورد اعتماد واقع شدن.
- چند روز بعد برام یه نوتیفیکیشن میاد که یکی از کسانی که بهش اعتماد داری درخواست قرض داره. اپ رو باز میکنم و میبینم که محمود درخواستی رو ثبت کرده که ۱۰ میلیون قرض میخواد و ۱ ماهه برمیگردونه. جلوی این درخواست مشخصه که تا این لحظه مبلغ ۳ میلیون از این درخواست تامین شده. دوستم نمیدونه که این درخواستش رو چه کسانی میبینن (چون نمیدونه کیا بهش اعتماد کردن). من تصمیم میگیرم ۲ تومن از مبلغی که دوستم خواسته رو به عهده بگیرم. با اینکه تا ۵ تومن میتونم بهش قرض بدم ولی ترجیح میدم که خودم رو تحت فشار نذارم و بذارم بار قرض بین قبیله پخش بشه. ایدهای این شبکه اینه که به آدمها به اندازهای قرض بده که اگر بهت پس ندادن اذیت نشی.
- پروفایل دوستم رو چک میکنم و میبینم که در یک سال اخیر ۳ بار و مجموعا به ارزش ۴۰ میلیون قرض گرفته و سر موقع هم همه رو برگردونده. نظرم رو تغییر میدم و تصمیم میگیرم بهش ۳ تومن قرض بدم.
- پرداخت رو آنلاین انجام میدم اما با یه خطا مواجه میشم: شما نمیتوانید ۳ میلیون پرداخت کنید چون ۹ میلیون تامین شده و حداکثر ۱ میلیون قابل پرداخت است. پس به نظر میرسه که در همین دقایق افرادی پولهایی پرداخت کردن. من ۱ میلیون پرداخت میکنم.
- محمود ۱۰ میلیونش جور میشه بدون اینکه بدونه کیا این پول رو بهش دادن. فقط میدونه که پول رو کسانی بهش دادن که رابطه نزدیکی باهاش دارن و محمود اصلا انگیزه نداره که وجهه خودش رو با برنگردوندن قرضش خراب کنه. ضمن این که آدمها در حدی بهش قرض دادن که اگر محمود پس نده هیچ ورشکستگیای برای اونها رقم نمیخوره. پس اگر محمود پول رو برنگردونه بازنده است چون روابط اجتماعی و اعتباری رو که طی سالها بین نزدیکانش به دست آورده به بهای بسیار ناچیزی خراب کرده و این در پروفایلش ثبت میشه و دیگه هیچ کس بهش اعتماد نمیکنه.
- محمود ۱۵ روز بعد یه پولی دستش میاد و اپلیکیشن رو باز میکنه و ۵ میلیون از بدهیاش رو تسویه میکنه. این ۵ میلیون به نسبت بین همه کسانی که به محمود قرض داده بودن تقسیم میشه و ۵۰۰ هزار تومن به حساب من میاد.
- چند روز بعد مجددا محمود مابقی بدهیش رو پرداخت میکنه و قرضش تسویه میشه و پروفایلش آپدیت میشه. محمود تا کنون ۴ بار وام به ارزش ۵۰ میلیون گرفته و در همه موارد زودتر از موعد تسویه کرده.

۴ ویژگی خاص توی این شبکه هست
- بنای قرضها بر اعتماد قطعی بین آدمها هست. پس فقط به افرادی که در دنیای واقعی میشناسید و بهشون اعتماد دارید به قدری پول بدید که اگر برنگشت آسیب نبینید.
- اینجا مردم با مبالغ کمی به هم قرض میدن و قرض گیرندهها هم اعتبارشون رو به خاطر مبالغ کم از بین نمیبرن. پروفایل افراد نمایانگر اعتبارشونه.
- چون تامین قرض به صورت جمعسپاری انجام میشه، شانس تامین کل مبلغ قرض بسیار بالا میره.
- در بازپرداختهای قرض، هر قرض دهنده به نسبت سهم خودش مبلغی رو دریافت میکنه و در صورتی که قرض گیرنده همه قرض رو تسویه نکنه، فشار به نسبت مشخص روی جمعی که قرض رو تامین کردن وارد میشه نه روی یک یا چند نفر.
۲ ویژگی عمومی هم داره که در خیلی از استارتاپها هست
- به عنوان یه ابزار تکنولوژیک صرفه جویی خیلی خوبی در وقت میکنه.
- میتونه یک فرهنگ جدید بیافرینه (همونطور که دیوار فرهنگ خرید و فروش کالای دست دوم رو دگرگون کرد).
بعد از این که ایده رو توی ذهنم مرور کردم یه سوال اساسی توی ذهنم شکل گرفت! اصلا چرا بانک؟ چرا پولهای میلیونها نفر باید در اختیار چند هزار نفر قرار بگیره و بعد این گروه کوچک تصمیم بگیرن که این پولها رو به کی قرض بدن و به کی قرض ندن و کجا سرمایهگذاری کنن و کجا نکنن! و هر از گاهی هم از این تلنبار عظیم پول، چند هزار میلیارد تومن (که به نسبت کل مقدار اون پول تقریبا چیزی نیست) برداشته بشه و به حساب یک نفر بره 🙂
نظر شما چیه؟ دوست دارم بدونم.
بانک من رو یاد اون حکایتی میاندازه که نمیتونم بنویسماش. حکایت پل روی رودخانه و هزینه رد شدن از پل و اعتراض مردم.
کلیت ایده قشنگ بود فقط چندتا سوال:
– نقش شرکت مجری این کار صرفا فراهم کردن یه زیرساخت فنی برای انجام این کاره یا کار فراتر از این هم میکنه؟
– درآمد مجری این طرح از کجاست؟ از خوابیدن پول توی حسابشه؟ اگر از خواب پول باشه پس خود اون شرکت نیاز به بانکی داره که به پولش سود بده و این همون ربایی میشه که گفتی
– ظاهراً برای کسی که میخواد پول قرض بده امکان تعیین کردن زمان وجود نداره درسته؟ یعنی مثلا من نمیتونم بگم که این دو تومنو به اصغر میدم ولی تا دوماه دیگه میخوام پس بگیرمش
– گفتی که بنا بر کم قرض دادنه که اگر پس نگرفتی ضرر نکنی، اگر اینجوری باشه کسی که میخواد از این سرویس استفاده کنه باید تعداد زیادی آدم اون رو بشناسن و تعداد زیادی آدم بهش اعتماد داشته باشن که بتونه پول مورد نیازشو تامین کنه وگرنه عملا کاربردی براش نداره. با توجه به همین نکته میشه نتیجه گرفت که تو این سیستم وام های بزرگتر (مثلاً ۵۰ تومن به بالا) برای خیلی ها (اگر نگیم اکثر مردم) ممکن نیست.
– نکته آخرم اینکه به نظرم قرض گرفتن توی زندگی یه شخص باید آخرین راه حلش و برای موارد واقعا ضروری باشه و بنابراین گرفتنش هم نباید خیلی آسون باشه. این سرویس میتونه گره از مشکلات خیلی ها باز کنه ولی از اونور هم میتونه قرض گرفتن و پیش خور کردن پول رو به یه کار آسون و حتی فان و دلچسب تبدیل کنه.
مصطفی جان ممنونم بابت وقتی که گذاشتی.
– اون نهاد مجری بله فقط بستر رو فراهم میکنه و قرار نیست هیچ وقت با پول مردم درآمدی به دست بیاره یا مثل استارتاپ ها رشد تصاعدی بکنه و ارزش سهامش بره بالا.
– اون نهاد بیشتر به یه ngo شبیهه که هزینههای خودش رو حداکثر باید تامین کنه. وام گیرندهها باید هزینهای رو به عنوان حق خدمات بپردازن به شرکت. مثلا اگر چنین شرکتی برای نگهداری این بستر داره سالانه حقوق ۵ نفر نیرو و سرور رو میده، باید بتونه از تعداد قرضهایی که گرفته میشه درآمدش رو تامین کنه. با افزایش تعداد کاربرها طبیعتا حق سرویس کمتر و کمتر میشه.
– به نظر چیز لازمی میاد ولی یه کمی مدل رو در چند بعد پیچیدهتر میکنه به همین خاطر برای شروع شاید نباشه بهتر باشه. ولی بله اینم ایده خوبیه.
– بله بله دقیقا مهم اینه که آدمای زیادی بشناسنش و بهش اعتماد داشته باشن. اگر قرض گیرنده ۱۵ سالشه و خانواده خودش هم اعتماد زیادی بهش نداره، منطقیه که نتونه پول زیادی قرض بگیره. اما اگر ۳۰ سالشه و اعتباری پیش دوست و خانواده و فامیل داره خب طبیعتا صد میلیون قرض رو راحت میگیره. و چون این صد میلیونو ده نفر تامین کردن، اگر این فرد فرداش فوت کنه، فشاری به کسی نمیاد چون هر کس تصمیم گرفته روی پولش برای این آقا یا خانم -که مورد اعتماد هست و آدم ارزشمندیه- ۱۰ میلیون ریسک کنه. (هرچند در صورت فوت، از لحاظ قانون کشور ورثه ضامن پرداخت بدهی هستن اما توی فامیل چنین مطالبهای نمیشه اگر وارثها ضعیف باشن)
به نکته خیلی خوبی اشاره کردی. درسته.
اما از اونجایی به نظرم این عیب نیست که یک فردی که اعتبارش زیاد نیست، با گرفتن یه وام پنجاه تومنی باید بتونه سامانی به زندگیش بده و درآمدش رو افزایش بده و با بازپرداخت قرضش اعتبارش بره بالاتر و دفعه بعدی بتونه هشتاد تومن وام بگیره. یعنی یک رشد طبیعی اقتصادی رو این آدم طی چند سال مستمر تجربه کنه. پس اگر کسی این فرصت رو نداشته که اعتبار اجتماعیاش رو افزایش بده و مطالبه قرضی رو میکنه که مردم نمیتونن بهش اعتماد کنن و این مبلغ رو تامین کنن، میتونیم خاطرجمع باشیم که روالهای طبیعی داره درست کار میکنه و خرد جمعی داره به صورت طبیعی تصمیم درستی میگیره.
اما اگر این آدم اعتبار لازم رو نداره و دچار قتل غیرعمد میشه و نیاز به پونصد میلیون پول برای جلب رضایت خانواده مقتول پیدا میکنه، از طریق این بستر کارش راه نمیافته. یه کمیاش رو از اینجا تامین میتونه بکنه و مابقی رو باید بره سراغ خیریهها. کارکرد این بستر قرض دادن بر اساس میزان اعتبار اجتماعی آدما هست.
– از نگاه موشکافانهات لذت میبرم. باهات خیلی موافقم که قرض باید گزینه آخر و درمواقع ضروری باشه.
پیشخور کردن پول میتونه اثری شبیه کارتهای اعتباری کشورای خارجی رو داشته باشه که طرف خودشو زیر بار یک عالمه بدهی قرار میده برای کشوندن آینده به امروز. شاید خوب باشه که پس این بستر از مردم دلیل قرضی که میگیرن رو خیلی مبسوط بخواد شرح بدن که قرضدهندهها تصمیم بگیرن قرض بدن یا ندن، و همچنین هر فرد در هر سال حداکثر دو بار بتونه قرض بگیره مثلا.
پرسیدن دلیل مبسوط منافات با کرامت انسانی داره که تو طرح هست
خیلی سلام
چند نکته:
ربا مثل شرک، گاهی خفی و ظریف است و به نوع و شکل و قصد حقیقی رد و بدل پول برمیگردد. من قبلا مدخل «ربای قرضی» را در ویکی شیعه نوشتم:
http://fa.wikishia.net/view/%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C_%D9%82%D8%B1%D8%B6%DB%8C
نمی توان بر اساس ظاهر مبادله وجه یا گرفتن سود حکم قطعی ربا داد. در احکام این جوری، ظاهر خیلی ملاک نیست. مثال دیگر این که دو نفر وضو گرفتن یا غسل کردن را عینا انجام دهند اما آن که نیت وضو و غسل بر اساس تکلیف الاهی داشته است، عملش قطعا مقبول است اما دیگری بر اساس لطف می توان پذیرفت!
نشنیده بگیرید که ممکن است خداوند به بعضی از اعمال ریاکارانه هم امتیازی بدهد؛ چون دست کم بعضی انسان ها برای این افراد امتیاز یا تخفیفی قائل می شوند و مهر و محبت الاهی کمتر از بندگانش نیست! خب این حرف بی ربط بود اما زده شد!
قرض دادن یعنی گذشتن از پول و سود آن برای مدتی، واقعا جزو اخلاق پسندیده و از کارهای سخت است و از سوی هر آدمی چه کافر چه مسلمان صورت بگیرد ارزشمند است!
ایده اپ قرض با ویژگیهایی که گفتید خیلی خوبه اما نمی تواند خیلی ناشناس بماند؛
احتمالا ثبت و رسید قرض که قرآن در بزرگ ترین آیه اش به آن سفارش کرده است اتفاق می افتد و قرض دهنده تصویری از مبادله قرض خواهد داشت
پس از واریز وجه، گیرنده وام از طریق بانک و حساب بانکی اش متوجه هویت واریزکننده می شود و البته هنگام بازپرداخت وام باید هویت گیرنده پول را احراز کند.
موضوع ضمانت برای بدحساب ها تعریف شود. به هر حال نمی توان برای بعضی بدحساب ها همیشه در قرض را بست مخصوصا برای اموری مانند درمان و ازدواج و ورشکستگی و فقر
موضوع اطلاع ورثه دو طرف از این رویدادها و وام ها
در دنیای امروز بعضی مؤسسات یا بانک ها این امکان را می توانند فراهم کنند و مجری بشوند که باز موضوع گردش مالی و سود و اعتبار و… پایش وسط کشیده می شود.
به نظرم سازوکار اپ باید بر اساس عذم اعتماد و سختگیرانه طراحی شود اما کاربران رفتاری معتمدانه داشته باشند.
از این هم بگذریم که تعریف پول تغییر کرده است و امروز فقط ارزش مبادله ای را نمی رساند و گاهی کالا محوصب می شود و گاهی سرمایه است!
سلام و درود بر آقای خسروی
مطلبی که در مورد ربا نوشته بودید رو خوندم. در مورد این که سود بانکها آیا ربا هست یا نه من نظری نمیتونم داشته باشم. بر اساس چیزی که از چند صاحبنظر شنیدم نوشتم که ربا هست. البته که به قول شما باید دقیقا این مسائل بررسی بشه تا بشه در در موردش نظر داد.
در مورد این که قرض گیرنده از قرض دهنده خبردار بشه یا نه، ایده من این بود که قرض دهنده با نیت واقعا خالص پولش رو قرض بده و براش مهم نباشه که قرض گیرنده متوجه بشه یا نه، و قرض گیرنده هم با یک حس عزت مبلغ قرض رو دریافت کنه. امکان تحققش هم به این شکله که پلتفرم میدونه که چه پولی رو چه کسی بابت قرض به چه کسی پرداخت اما قرض گیرنده نمیدونه کی بهش پول داده. قرض دهنده پول رو به پلتفرم میده و پلتفرم در صورت تامین کل مبلغ، اون رو به قرض گیرنده میده. در زمان بازپرداخت هم همین اتفاق میافته که قرض گیرنده مبلغ رو به پلتفرم میده و پلتفرم به قرض دهنده.
موضوع ضمانت جالب بود. ممکنه فردی به هر دلیلی در زمانی دچار مشکلی بشه و نتونه به موقع قرضش رو بازپرداخت کنه. این خوب نیست که تا آخر عمر در پروندهاش بمونه. باید مکانیزمی برای پاک شدنش وجود داشته باشه. دقیقا مثل نمره غرفهها در باسلام که پس از مدتی تاثیر عملکرد بد غرفه روی نمرهاش کمرنگ میشه. به این نکته من توجه نداشتم.
موضوع ورثه هم به نظرم از طریق قوانین استفاده این پلتفرم میتونه الزام آور بشه. به این صورت که کسی که قرض میگیره در این پلتفرم، متعهد شده که چنین پولی رو دریافت کرده و این پول رو به افرادی که پلتفرم مشخص کرده بدهکاره.
نکته آخری هم که فرمودید جالبه. اتفاقا خواستم بگم که یه سوال اساسی مطرحه که در شرایط امروز که ارزش پول افت میکنه، آیا باز پس گرفتن قرض به ارزش روز میتونه ربا باشه یا نه؟
همیشه سلام
درباره قانون بانکداری بدون ربای برخی معتقدند این قوانین مشکل اساسی دارد و برخی قائل به اصلاح هستند و بیشترین مشکل را در اجرا می بینند که گاهی قرارداد وام و سود بانکی درست است اما در اجرا ربوی می شود. موضوع جریمه دیرکرد هم بحث دیگری است. باید به قرارداد وام ها دقت کرد. مدتی است موسسات مالی برای فرار از قرض و ربا، شیوه جدید انتخاب کردند؛ افتتاح حساب سرمایه گذاری نه قرض الحسنه و سپس درصد سود ناچیز و سود بیشتر همان امتیاز وام است؛ یعنی اصل قرارداد قرض نیست و سپرده گذاری است و بخشی از سود مشارکت به صورت امتیاز وام پرداخت می شود که بی مشکل و بی رباست. باز هم عرض کنم این که این نوع مشارکت در اقتصاد سالم صورت می گیرد یا بیمار، از نگاه اقتصاد کلان مفید است یا مضر و … بحث های مستقل دیگری است.
اصل این که دو طرف قرض از هویت دیگری باخبر نباشد تا نیت و قصدها خالص تر شود عالی است و فقط یک پلتفرم می تواند انجام دهد اما از هوش این پلتفرم بگذریم باز مسئله انتقال پول وجود دارد که وجه وام ابتدا به پلتفرم داده می شود و سپس به قرض گیرنده منتقل می شود که خوب می دانید در تجمیع پول حتی برای یک روز، بحث سود یا اختلاس وجود دارد. شاید بگویید که جزو قوانین خواهد بود که حساب های بانکی پلتفرم حقوقی خواهد بود و حساب بانکی نیز قرض الحسنه و بدون سود اما خب چرا بدون سود باشد؟
پس باید خیلی قوانین گذاشت! و حتما باید سازوکار دقیق و شفاف برای تعیین اعضای حقیقی و هیئت مدیره، ناظران، حسابرسان و … هزینه و کارمزدها و … تدوین و اجرا و نظارت شود.
موضوع ورثه را با پلتفرم می توانید حل کنید که مثلا اگر کاربری شش ماه فعالیت نداشت بر اساس پرونده اش اقدام شود. برای مثال در عضوگیری افراد ذی نفع پس از مرگ معلوم شود یا وصی. این جا هم بحث های حقوقی وجود دارد. مثلا با تعیین ذی نفع آیا سهم عضو در این پلتفرم چزو ماترک و سهم الارث وراث خواهد بود یا در اختیار ذی نفع و وصی و …. ساخت این پلتفرم به هم اندیشی گروهی فقیه اقتصاد دان، اقتصاد دان کاملا غربی (برای استفاده از تجربه های جدید و صرفا با نگاه مادی و صرفه اقتصادی که از نظر ساختاری قوی و عالی هستند ولی باید ربا و روح مادیگری اش را حذف کرد )، حسابداران با پروژه های در سطح بانک و پول و بازار سرمایه، حقوق دان های باتجربه پرونده های بین المللی، کارشناسان بیمه بازار سرمایه، مدیران بورس و بازار سرمایه و …و برنامه نویسان، دانشمندان داده و … نیاز دارد. اوووه!
ارزش پول بحث اختلافی و کش داری است. درباره مهریه که طبق جدول تورم محاسبه و از شما گرفته می شود!
حل آن در قرض مشکل است. اما برخی از فقها ماهیت پول را خارج از شمول موارد ربا می دانند و خرید و فروش پول یکسان (نه خرید و فروش ارز و دو پول متفاوت) را به صورت معقول، جایز می دانند. مثلا فروش دوماهه یک میلیون تومان به یک میلیون و چهل هزار تومان. خب این مسئله در اقتصاد آرام با رشد منطقی و قابل پیش بینی خوب است اما در اقتصادی که تفاوت قیمت اجناس و نرخ رشدش (تورم) در ابتدا و انتهای یک سالش خیلی زید است، تعیین میزان معقول و منصفانه بودن اضافه در فروش چند ساله پول یکسانی مثل تومان ایران سخت و غیر دقیق خواهد بود.
البته با این روش ها روح قرض و نوع دوستی و خیرخواهی و رفع حاجت دیگران کم رنگ یا بی رنگ می شود.
خیلی حرف زدم (نوشتم) بقیه اش باشد وقت دیگر!
راه حل بارپس گرفتن قرض به ارزش روز که ربا نباشد قرض غیرربوی جنس یا ارزی است که ارزش روزش را حفظ می کند که البته این راه به سود قرض دهنده هست و گاهی پدر قرض گیرنده را در میاورد که اگر قرض ربوی کرده بود این قدر بیچاره نمیشد! به قول شما جوون ها دهنش سرویسه!
مثلا می توانید به اندازه قرض درخواستی به مبلغ تومان ایران، به قیمت روز قرض دادن، رقم مشخصی از ارزی مثل دلار امریکا یا دینار کویت یا تعداد دقیقی سکه بهار آزادی یا میزان مشخصی از طلا (گرم یا مثقال) قرض دهید بدون شرط اضافه و در زمان پایان قرض، شما همان جنس یا ارز قرض داده شده را بگیرید (نه برابر تومان ایران).
در این فرض که باید وجه شرعی بودنش را هم استفتاء کنید و من در مقام فتوا دادن یا بیان احکام شرعی نیستم، ارزش مالی مورد قرض برای قرض دهنده حفظ میشود اما چه بسا اختلاف قیمت تومانی ….
یاد کسانی می افتید که باید مهریه را ماهی چند سکه بدهند اما در طول پرداخت یک شبه و درست در روز موعود، قیمت سکه زیاد می شود چه زیاد شدنی!
مرسی. یکی از دلایل کاهش انگیزه مردم برای قرض دادن همین مساله سقوط ارزش پول هست.
سلام
عالی
این پیشنهادات رو دارم.
اول از همه اینکه مقدار وام همیشه خرد باشه و هیچ وقت از یک عددی بیشتر نشه تا هم شبکه گسترش پیدا کنه و هم اینکه من به عنوان قرض دهنده به ادم های بیشتری قرض بدم و هم اینکه میزان بازگشت قرض هم بالاتر بره. مثل سایت https://www.kiva.org/
ایده شکل گیری بنا بر اساس اعتماد عالیه. ولی میتونه به من پیشنهاد بده که مثلا محمد قاسمی به علی اعتماد داره تو هم میخوای به علی اعتماد پیدا کنی و این شبکه گسترش پبدا کنه
برای موضوعات جمع اوری قرض هم به نظرم میتونه هم خصوصی باشه و هم عمومی. یعنی من به عنوان کسی که درخواست قرض دارم اگر خواستم بگم برای چی اینکار رو میکنم که اگر گفتم درخواست من برای عموم به نمایش در بیاد و اگر خواستم خصوصی باشه و فقط برای کسایی باشه که تو حلقه اعتماد من هستند
موضوعات هم به نظرم در هر صورت نیاز به تایید شدن دارند از یک سری از کلاهبرداری ها جلوگیری کنه. یعنی یک نفر ادمین باید تایید بکنه موضوعات رو
کار تیم همیان رو هم به نظرم ببینید. اون ها هم روی قرض های خانوادگی کارهای خوبی کردندhttps://cafebazaar.ir/app/ir.smarties.cashbox/?l=fa
سلام آقا سجاد عزیزم
ممنونم بابت این که شما به عنوان یه صاحب نظر ایده رو خوندی و پیام گذاشتی.
– در مورد محدودیت گذاشتن روی سقف قرض با هدف افزایش تعداد قرض و گسترش شبکه حس مثبتی دارم ولی از طرفی اگر یک نفر اعتبار اجتماعیای داره که میتونه یک میلیارد قرض بگیره آیا پلتفرم جلوگیری کنه؟ الان به ذهنم رسید که شاید محدودیت گذاشتن روی تعداد تامین کنندههای یه قرض ایده خوبی باشه. چون وقتی تعداد تامین کننده ها خیلی بالا بره، رقم تامین شده میتونه نجومی بشه و اگر این قرض بازپس داده نشه همه قرضدهندهها هم انگیزه خاصی برای بازپس گرفتنش ندارن.
– در مورد روابط واسطهای من محتاطانه نظر دادم و این تصور ذهنیام بود که آدمها انقدری پول بیکار ندارن که بخوان به بیش از یک لایه از آشنایانشون قرض بدن. البته موضوع اعتماد درجه یک و دو چیز جالبیه. یک زمانی توی ایدهی گندم (که چیزی شبیه باسلام بود) همچین چیزی طراحی کرده بودیم.
– ایده خوبیه. عمومی بودن قرض خواستن میتونه بستر کلاهبرداری رو فراهم کنه. مثلا فرض کنید که ۵۰۰ هزار نفر هر کدام ۱۰ هزار تومان از یک قرض را تامین کنن. مبلغ میشه ۵ میلیارد و یک نفر خیلی راحت علاقه داره که این مبلغ رو بخوره و هیچ کس هم برای ۱۰ هزار تومن پیگیریای نمیکنه. اگر درخواستهای عمومی بخواد توی این ایده جا داشته باشه باید نهادهای کنترلی بیان وسط که من نظرم این بود نهاد کنترلی همون مردم هستن و اعتمادی که دارن به آشنایانشون.
– عه چه جالب فکر نمیکردم که تیمی روی قرض خانوادگی کار کرده باشه. البته اگر شما توی پارادایس هاب نبودید احتمالا شما هم نمیشناختیدشون 🙂 بررسی کردم. همون صندوقهای قرض الحسنه خانوادگی رو براش نرمافزار نوشتن. نوآوری و ابداع ماهوی در موضوع قرض الحسنه نداشتن ولی کارشون واقعا تحسین برانگیزه.
بابت معرفی سایت کیوا هم ممنونم. عاشق این شعارشون شدم: «Dreams are universal, opportunity is not.»
خیلی خوب نوشته بودی .
رفقا هم خوب کامنت گذاشته بودن
سایتی که سجاد معرفی کرد هم قشنگ بود
اون همیان فوق العاده بود از کنارش ساده نگذرید. درسته شاید نوآوری نداشته به ظاهر ولی یه فرهنگ خوبی که توی این کشور اسلام توی بعضی از خونواده ها و جمع های کوچیک در حال شکل گیری هست رو داره گشترش میده . دمشون گرم
. برای ایده شما هم از چند منظرمیشه وارد شد
موضوع قرض مهمه
طرف پول رو میخاد که یه مشکلی رو که براش پیش اومده حل کنه که میشه کمک به همنوع و اینا که در موارد ضروری و کارد به استخون رسیده معمولا هست .
یا اینکه میخاد بزنه یه کاری و درآمد ایجاد کنه که میشه یه مدل دیگه . این دو تا میتونه هر کدوم یه ایده جدا باشن که خیلی جاها هم هستن .
غیر این دو حالت مثلا این که یکی بخاد ماشین بخره و از دیگران بخاد پول قرض بگیره خیلی نباید موضوع کار باشه .
خیلی خوش به حالی نوشته بودی (از طرف کسی که میخاد پول بگیره ) . تعادل خوبی شکل نمیگیره . خصوصا وقتی که من آدمی رو که نشناسم بخام بهش قرض بدم . سیستم به خودگرانی نخواهد رسید . بعدش هم اسمش رو گذاشتین استارتآپ ولی میگین استارت آپ نیست مگه میشه.
به نظرم ایده همیان با یه ورژن تغییر که صندوق ها بتونن به هم کمک کنند خیلی بهتر و نزدیک تر هست و منطقی تر هم هست
. یاد اون وامی که شرکت پست میخاست به یه سری شغل ها بده و اینکه ضمانتش هم اعتبار آون آدما بود که جایی ثبت بود.
یاد ایده یکی از رفقای مشترکمون افتادم که هر نوع احتیاجی رو چه خود فرد محتاج میاد ثبت میکنه یا یه شخص دیگه و از اون طرف هم هر کسی که هر توانایی داره میاد تواناییش رو ثبت میکنه و سیستم اینا رو به هم وصل میکنه .
سلام بر مرد دیتا
ممنونم بابت نظر شما
– قرض دادن به کسی که نمیشناسیم توی این ایده نداریم.
– در مورد ضرورت قرض هم به نظرم باید گذاشت خود خرد جمعی تصمیم بگیره. حالا یا طرف میخواد دود کنه پولو یا گرهای رو باز کنه. در کل خیلی قائل به اینکه پلتفرم تصمیم گیری کنه نیستم.
– در مورد قرض برای کارآفرینی هم میشه این پلتفرم مورد استفاده قرار بگیره ولی بازم تصمیمش با خود تامینکنندهها هست. چون چنین قرضهای پر ریسکی که معمولا از طرف تامینکنندهها تاب ورشکستگیش وجود نداره، رفتن به سمتش خیلی پیچیده هست.
راستی اشتباه نوشتم این ایده استارتاپه. استارتاپ نیست.
ایده رو دوس داشتم
یکی اون بخش نا مشخص بودن وام دهنده
و یکی بر اساس اون اعتبار اجتماعی
ولی اون بخشی که اگر پول برنگشت عیب نداره و کسی خیلی نمیبازه جالب نبود به نظرم، بیشتر حسی باهاش مشکل دارم
برا منی که خودم تجربه قرض گرفتن های همین جوری رو داشتم و خیلی چیزا رو اینجوری خریدم خیلی مفیده و حتما استفاده میکنم
درباره عمومی بودن جمع آوری پول، همین طوری که الان خیلیا دارن این کارو میکنن مثل دونیت به نظرم میتونه جزیی از پلتفرم باشه و حتی اگر برا کار خیریه ست سیستم کارمزد هم نگیره
چون خیلی با وجود شبکه های اجتماعی مقبولیت عام برای اینکارا رو دارن مثل همون کاری که من تو شهریور به اسم قم فود (https://qomfood.com) کردم و مقداری پول برای خرید لوازم التحریر جمع کردم
وجود یه همچین پلتفرمی و با استفاده از ویژگی های سیستم که آدم ها بیان بگن به این حرکت خیریه اعتماد دارن و مهر تایید بهش بزنن باعث میشه که کمک ها بیشتر هم بشن
در کل که حمایت همه جانبه بنده رو برای این ایده قشنگ با خودت داری
سلام مهدی جان
مرسی بابت نظرت و حس مثبتت به ایده. آره خودمم نامشخص بودن قرض دهنده و اعتبار اجتماعی رو توی این ایده دوست دارم. در مورد بی اهمیت بودن برنگشتن پول هم هدف من این بوده که روابط اجتماعی خودش کار کنه و تعادل ببخشه به رقم قرضها. همین الان که این کامنت رو مینویسم به افرادی قرض دادم که موعد پس دادنش گذشته و هنوز بهم برنگردوندن اما ناراحت نیستم. چون وقتی قرض رو دادم با خودم حساب کردم که اگر این پول به هر دلیلی سوخت بشه من تصمیم گرفتم که ریکسش رو بپذیرم. و هیچ وقت هم اگر این افراد نتونن پول رو برنگردونن تلاش خاصی برای برگردوندنش نمیکنم. چون اولا موقع دادن قرض فکر سوخت شدنش رو کردم و به حدی قرض دادم که ورشکسته نشم و ثانیا یا اون فرد تصمیم گرفته پول رو نده که رابطه من باهاش تموم میشه یا اینکه نتونسته پس بده و در آینده پس میده. میدونی که هیچ اقدام قانونی برای پس گرفتن قرض تقریبا به صرفه هم نیست، بنابرین ما باید بیخیال زور برای باز پس گرفتن پول بشیم و بذاریم اعتبار اجتماعی کار کنه. بعضیها دوست دارن اعتبارشون رو بفروشن و این چیز بدی هم نیست. یه آدمی که در یه حدی بهش اعتماد داشتی ولی خودش به خودش اعتماد نداشته رو از زندگیت با یه مبلغی بیرون میکنی که ضررش از موندن اون آدم تو زندگیت کمتره.
در مورد عمومی بودن قرض یا جمعآوری مبلغ برای خیریه هم به نظرم دونیت و امثالهم خیلی عالی هستن و نباید با این یکی بشن.
راستی در مورد این ایده 🙂 اصلا قصد اجرای چنین کاری رو ندارم. میدونی که یه کار مهم تر داریم 😉 احتمالا یه روز به بچههای همیان ایمیل بزنم و این ایده رو باهاشون share کنم.
هرچی پیوندهای سوشال بین قرض گیرنده و قرض دهنده و ضامن ها بیشتر بشه؛ برگشت پول افزایش پیدا میکنه.
پست بانک های روستایی اینطور که میگفتنه بالاترین نرخ بازگشت وام رو دارند به این دلیل (کارمند بانک؛ قرض گیرنده و ضامن از یک روستا و محل هستند )
گرامین بانک هم به گروه های چند نفره وام میده که ضامن همدیگر هستند.
شما میری و مثلا یک گروه ۹ نفره تشکیل میدی؛ و ضامن همدیگه میشی و وام میگیری؛
لذا هم تو انتخاب دقت میکنید؛ و هم تو بازپرداخت وام کمک میکنید.
مهندسی اعتماد تو این پلتفرم؛ میتونه یک نوآوری آخر عاقبت دار باشه.
باریکلا به نیت های خوب و کارهای مفید
سلام. چیزهای جدیدی یاد گرفتم. ممنونم.
این پلتفرم شما برای موفقیت دو زیر ساخت اصلی لازم دارد .شاخص اعتماد و شرایط اقتصادی مناسب ( رشد اقتصادی – توزیع عادلانه ثروت – تورم کم – ارزش پول ملی – ساختار خوب و پایدار نهاد های مالی – شفافیت جریانات مالی و … ) که هر دوی این زیر ساختارها در ایران در پائینترین سطح ممکن است .
ممنونم دایی از نظرت.
یعنی نظر شما اینه که قرض گرفتن از طریق بانک که باشه بهتره، چون زور سفته و چک و ضمانت میتونه برگرشت پول رو تضمین کنه ولی اگر مردم خودشون به هم قرض بدن نه.
من نظرم اینه که اگر مردم به اندازه ضریب اعتماد با همدیگه مراوده داشته باشن ماجرا نباید چندان دور از ذهن هم باشه.
(این کامنت رو در حالی مینویسم که به چند نفر قرض دادم که ماهها گذشته و نتونستن پس بدن. 🙂 اما خوشحالم چون به یه انسانی که پول نیاز داشته، پولی که لازم نداشتم در اون زمان رو دادم و به اندازهای هم دادم که بدون اون پول آسیبی نمیبینم.)
سلام علی جان
ایده عالی
نظرات دوستان هم خیلی خوب بود
منم جند تا نکته عرض می کنم
اول روی مدل درآمدزایی این ایده به نظرم از طریق اعتبار سنجی پس از تشکیل و انباشت دیتای افراد، این سیستم میتونه برای اعتبار سنجی افراد هزینه دریافت بکنه و این فرآیند اعتبار سنجی تا تاریخ خاصی و برای استفاده در مواردی که عرض خواهم کرد میتونه معتبر باشه
منبع درآمدی ثانویه میتونه حق عضویت سالانه و یا… باشه تو این شبکه قرض
مدل درآمدی بعدی میتونه
در خصوص ضمانت عودت هم میشه برای مبالغی بالاتر از یک عددی با ارایه مثلا چک بانکی و یا اجازه برداشت از حساب بانکی به صورت محضری و یا در قالب سند پذیرش دین بانکی قابل اجراست
برای قرض های طولانی هم میشه پیشنهاد آقای خسروی رو برای حفظ اصل ارزش پول قرارداد و حتی فرد قرض گیرنده میتونه ببینه که مثلا دونفر پیشنهاد دادن مبلغ قرض رو با نرخ تبدیل به یک ارز خارجی و یا قیمت طلا و یا یکی از اعیان ثابته مانند گوسفند و… میتونن در اختیار فرد قرار بدهند و فرد میتونه بپذیره و یا بیخیال بشه
برای مدل گسترش شبکه هم میشه مدل وام های خانوادگی که اپلیکیشن همیان روش متمرکزه رو هم برای همون ماشین خریدن و این حرف ها اضافه کرد و در اینجا اون مسئله اعتبار سنجی معنا پیدا میکنه که مثلا ۵۰ نفر پیشنهاد دادن از شبکه شما که ماهانه مبلغی رو اختصاص بدن و به صورت قرعه کشی این مبلغ به یکی از مشارکت کنندگان داده بشه
و نیز میشه روی کلاس بندی اعتباری افراد و مشارکت عمومی و نیز مجموعه های خیریه در امر قرض دادن برای امور ضروری شبکه رو گسترش داد
شاید بعدا بیشتر نوشتم
سلام ایده بسیار جالبیه فقط اگه بتونین یه جور دیگه پیادش کنید من هم ازتون حمایت میکنم اگه دوست داشتید بهم ایمیل بدید.
میتونه ه این شکل باشه که بحث اعتماد نباشه مثل حالت اهدا باشه. حتی بدون اینکه کسی کسیو بشناسه فقط نهایتا یه عمس پروفایل ازش ببینه. مثلا من بیام ثبت نام کنم و بگم مبلغ ١٠٠ تومن پول لازم دارم یکی دیگه بیاد تاییدش کنه و همه اینا توی سرور شما جمع شه و به ترتیب هم باشه. همونی هم که پولداره یه روز مینویسه من ١٠٠ ملیون اختیاج دارم یکی دیگه تایید میکنه.
سلام فوق العاده خوشم اومد از ایده … من چن ماهه دنبال ی مقدار پولم و توی نت هر شب دنبال وام فوری وام بانکی وام نزولی وام خانوادگی و … میگردم ک اتفاقی این صفحه رو دیدم … شب قبلشم از فرط استیصال و درموندگی ب کارایی فکر میکردم ک یکیش همین ایده شما بود و وقتی ک خوندم و دیدم کسی زودتر بفکرش رسیده خیلی توشحال شدم … اگه ی روز خاستین راش بندازین حتما بهم بگین تا دلتون بخاااد ایده خلاقانه دارم ، هرررجایی ک برای هررر موضوعیش ب مشکل بخورین ی ایده خوب دارم الان خاستم همشون بنویسم دیر وقته و چشام اذیت ولی جدای از ایده ها چنتا پیشنهاد و نظر دارم
برنامه میتونه عمومی باشه و همه عضو شن وقسمتای مختلف سرگرمی یا درگاه پرداخت یا امکانات کاربردی داشته باشه ک بتونه افراد بیشتری رو با سلایق و نیاز های مختلف جذب کنه ولی وقتی کسی نیاز ب قرض داشت باید ثبتنام کنه و ی مبلغی رو ک حالا جای بحث داره پرداخت کنه تا عضو شه
بعد افرادی ک عضون میتونن نماد اعتماد بخرن یا جنع اوری کنن … چطور ؟ مثلا هر کسی هر بار هزار تومن ب صندوق عمومی برنامه بده ی نماد اعتماد یا ی ستاره کسب میکنه … اینجوری برنامه چنتا صندوق معرفی میکنه … یکیش برای درامد خودش . یکی برای جنع شدن پول و قرض دادن خود صندوق ب دیگران یا کسایی ک قرض دادن و قرضشون وصول نشده و پول نیاز دارن ،، ی صندوق دیگ مثلا کمک ب فلان خیریه … و برای جلب اعتماد عضو شونده ها میتونه مثلا با ی برند یا سازمان معروف قرار داد ببنده ،، مثل مثلا هفت هشتاد با سازمان بهزیستی ،،، خلاصه اینکه هر کسی هر پولی رو پرداخت کرد چ برای ثبت نام چ برای وام دادن ب دیگران چ برای ثبتنام و … براش نماد اعتماد ثبت شه و مثلا یهو ببینی یکی صدتا نماد اعتماد تو پروفایلش هست و حالا خودش نیاز پول داره و صد در صد همه حتی غریبه ها بهش کمک میکنن ،،،
مورد دیگه اینکه افراد موقع نصب ی کد معرف دریافت کنن بعد اون کد معرف رو برای کسایی ک میشناسنش و میخان برنامه رو نصب کنن بفرسته و اونا طبق اون کد معرف برنامه رو نصب کنن و برای اون طرف مثلا ثبت بشه ک ده نفر معرف درجه یک داره و این ده نفر اگه همو میشناسن میتونن ب هم ستاره بدن یا مثلا همو فالوو کنن بعد وقتی اون شخص ک دهتا ستاره یا ده تا فالوو کننده یا ده تا کد معرف دار ، داره و درخاست وام میده ، منی ک نمیشناسمش و میخام بهش قرض بدم میبینم مثلا ده تا معرف درجه یک داره ک هیشکدوم هنوز پولی واسش واریز نکردن پس شاید یکی از دلایلش اینه ک لابد بهش اعتماد ندارند و وقتی اونا ندارن منم ندارم … حالا ممکنه یکی بگه معرف هام دستشون خالیه و پولی ندارن ک کمک کنن اینجور وقتا ، معرفا میتونن مثلا امتیازی ک قبلنا کسب کردن بفروشن و به اون شخص کمک کنن یا یا ی مبلغ کم حتی هزارتومن کمک کنن ک فقط معنیش اعلام اعتماد ب اون شخص باشه یا علاوه بر کمک پولی بتونن مثلا ی چیزی مث ضمانت ، ک اعتماده ، امتیازه ، ستارس ، یا هر چیز دیگ واسش خرج کنن ک بقیه هم بهش اعتماد کنن و کمکش کنن
مورد بعدیش درباره شبکه ای کردن برنامس ک اصن کلی نباشه و هر جمع و دوست و فامیل و همکار و اشنا و هم محله ای و هم …… بتونن ی شبکه تشکیل بدن و خودشن ب هم کمک کنن بعد ب جای اینکه فرد به فرد کمک کنه این شبکه ها بتونن ب ب شبکه ها کمک کنن و اون شبکه ای ک وام رو دریافت میکنه ی مدیر داره ک مسئول ضمانت شبکه با شبکه های دیگ و با خود برنامس .اینجوری ممکنه ی شبکه هزار نفری ب ی شبکه هزار نفری دیگه کمک کنه ولی فقط ب اعتماد مدیران دوتا شبکه ب هم این قرض و وام صورت بگیره و لازم نیس همه ب هم معتمد باشن
مورد دیگ … عاقا فک کنم خیلی شد مطلبم میترسم محدودیت داشته باشه کلش منتشر نشه … حالا ایشالا اگه ی روزی خاستی راهش بندازی بهم خبر بده تو ایدی اینستا میتونی بهم پیام بدی
@mohsen.b70
دم همتونم گرم واقعا خوشم میاد وقتی جوونای نابغه رو میبینم و ازشون یاد میگیرم
هم کامنتا فوق العاده بودن و کلی مطلب یاد گرفتم
شبتون خوش